Dep
نه آرامشت را
به چشمـے
وابسته کن،
نه دستت را
به گرماے دستـے
دلـــــــــخوش…
چشمها بسته میشوند و
دستــها مشت میشوند…
و تو مـےمانـے و
یک
دنــــــــیا
تــــــــــنهائی…
نه آرامشت را
به چشمـے
وابسته کن،
نه دستت را
به گرماے دستـے
دلـــــــــخوش…
چشمها بسته میشوند و
دستــها مشت میشوند…
و تو مـےمانـے و
یک
دنــــــــیا
تــــــــــنهائی…
برای من دنیا یعنی ...
.
.
.
مزرعه ای کوچک ؛
خانه ای جمع وُ جور ؛
و ...
مردی که دوستش دارم ...
::
::
صدا بزن مرا
مهم نیست به چه نامی
فقط میم مالکیت را آخرش بگذار
می خواهم باور کنم ، مال تو هستم…
::
::
من از تمام آسمان یک باران را می خواهم؛ و از تمام زمین یک خیابان را… و از تمام تو یک دست ، که قفل شود در دست من
::
::
بی بهانه در خاطرمی وفراموش نمیشوی شاید دوست داشتن همین باشد…
::
::
صدا بزن مرا
مهم نیست به چه نامی
فقط میم مالکیت را آخرش بگذار
می خواهم باور کنم ، مال تو هستم…
::
::
من از تمام آسمان یک باران را می خواهم؛ و از تمام زمین یک خیابان را… و از تمام تو یک دست ، که قفل شود در دست من
::
::
بی بهانه در خاطرمی وفراموش نمیشوی شاید دوست داشتن همین باشد…
::
::
صدا بزن مرا
مهم نیست به چه نامی
فقط میم مالکیت را آخرش بگذار
می خواهم باور کنم ، مال تو هستم…
::
::
من از تمام آسمان یک باران را می خواهم؛ و از تمام زمین یک خیابان را… و از تمام تو یک دست ، که قفل شود در دست من
::
::
بی بهانه در خاطرمی وفراموش نمیشوی شاید دوست داشتن همین باشد…
::
::
صدا بزن مرا
مهم نیست به چه نامی
فقط میم مالکیت را آخرش بگذار
می خواهم باور کنم ، مال تو هستم…
::
::
من از تمام آسمان یک باران را می خواهم؛ و از تمام زمین یک خیابان را… و از تمام تو یک دست ، که قفل شود در دست من
::
::
بی بهانه در خاطرمی وفراموش نمیشوی شاید دوست داشتن همین باشد…
حلالم کن دارم میرم
چقدراین لحظه دلگیره
گناهی گردن مانیست
همش تقصیر تقدیره
نگام کن لحظه ی رفتن
چه تلخه این هم آغوشی
چه وحشتناکه دل کندن
چقدر سخته فراموشی
پرازبغضم پرازگریه
پرازتلخی وشیرینی
حلالم کن دارم میرم
منوهرگز نمی بینی
حلالم کن اگه دستام
به دستای توعادت کرد
آخه دنیای عاشق کش
به ما دوتا خیانت کرد
کلاف آرزوهامو
چراهیشکی نمی بافه
برای ما دوتا عاشق
جدایی دورازانصافه
تمام سهم من از تو
یه حلقه س که توو دستامه
تمام سهم تو ازمن
یه عشق بی سرانجامه
تو بارونی ترین ابری
من از پاییز لبریزم
چه معصومانه می باری
چه مظلومانه می ریزم
حلالم کن دارم میرم
چقدراین لحظه دلگیره
گناهی گردن مانیست
همش تقصیر تقدیره
نگام کن لحظه ی رفتن
چه تلخه این هم آغوشی
چه وحشتناکه دل کندن
چقدر سخته فراموشی
پرازبغضم پرازگریه
پرازتلخی وشیرینی
حلالم کن دارم میرم
منوهرگز نمی بینی
حلالم کن اگه دستام
به دستای توعادت کرد
آخه دنیای عاشق کش
به ما دوتا خیانت کرد
کلاف آرزوهامو
چراهیشکی نمی بافه
برای ما دوتا عاشق
جدایی دورازانصافه
تمام سهم من از تو
یه حلقه س که توو دستامه
تمام سهم تو ازمن
یه عشق بی سرانجامه
تو بارونی ترین ابری
من از پاییز لبریزم
چه معصومانه می باری
چه مظلومانه می ریزم